درستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دست، درست کردار، صحیح العمل، برای مثال خواهی که رستگار شوی راست کار باش / تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی (سعدی۲ - ۶۸۰)
دُرُستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دَست، دُرُست کِردار، صَحیحُ العَمَل، برای مِثال خواهی که رستگار شوی راست کار باش / تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی (سعدی۲ - ۶۸۰)
دهی است از دهستان لواسان کوچک از بخش افجۀ شهرستان تهران که در شش هزارگزی راه گلندوک و شش هزارگزی راه عمومی واقع است. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 302 تن میباشد. اهالی شیعه و فارسی زبان اند. آب آن از چشمه سار تأمین می شود و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان لواسان کوچک از بخش افجۀ شهرستان تهران که در شش هزارگزی راه گلندوک و شش هزارگزی راه عمومی واقع است. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 302 تن میباشد. اهالی شیعه و فارسی زبان اند. آب آن از چشمه سار تأمین می شود و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
پراکننده راحت. منتشرکننده آسایش و به مجاز آرام بخش. آسایش بخش: بباغ رفتم تا خود چه حال پیش آید که باد راحت پاش است و ابر شادی بار. عمادی (از سندبادنامه ص 136)
پراکننده راحت. منتشرکننده آسایش و به مجاز آرام بخش. آسایش بخش: بباغ رفتم تا خود چه حال پیش آید که باد راحت پاش است و ابر شادی بار. عمادی (از سندبادنامه ص 136)
که راست بازد، که در بازی غدر و تزویر و دورویی نکند، که جر نزند، که در قمار دغلی نکند، پاکباز، که دغا و دغل نکند در قمار، مقابل دغل باز: هو تقی الظرف، یعنی امین راست باز است، نه خائن و دغل باز، (منتهی الارب)، راست، (یادداشت مؤلف)، بی غدر و تزویر: این کارزنان راست باز است افسون زنان بد دراز است، نظامی، - راست باز و پاکباز، آنکه در بازی و بمجاز در کارها بی غدر و تزویر باشد، ، صادق، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، امانت دار، راست معامله، (آنندراج)، دیندار، با اعتقاد، (ناظم الاطباء)
که راست بازد، که در بازی غدر و تزویر و دورویی نکند، که جر نزند، که در قمار دغلی نکند، پاکباز، که دغا و دغل نکند در قمار، مقابل دغل باز: هو تقی الظرف، یعنی امین راست باز است، نه خائن و دغل باز، (منتهی الارب)، راست، (یادداشت مؤلف)، بی غدر و تزویر: این کارزنان راست باز است افسون زنان بد دراز است، نظامی، - راست باز و پاکباز، آنکه در بازی و بمجاز در کارها بی غدر و تزویر باشد، ، صادق، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، امانت دار، راست معامله، (آنندراج)، دیندار، با اعتقاد، (ناظم الاطباء)